فروشگاه

دانلود رمان گیلدا طبیب کوچک اثر مریم محمدی تبار

دانلود رمان گیلدا طبیب کوچک اثر مریم محمدی تبار

دانلود رایگان رمان گیلدا طبیب کوچک اثر مریم محمدی تبار

 

 

معرفی رمان:

داستان درمورد یه روستاست، یه روستای سر سبز در ناحیه شمال که دست تقدیر خانواده گیلدا رو میکشونه تو روستا و یه سری اتفاق ها میوفته که آب روستا مسموم میشه و تمام تقصیر ها میوفته گردن خانواده گیلدا… بماند که چجوری پدر و مادرش رو به بدترین نحوه از دست میده مردم روستا دنبال گیلدا هستن که اون فرار میکنه و پناه میبره به جنگل… با تمام سختی ها تو سن هشت سالگی یتیم میشه و حالا از اون جریان هفت سال میگذره..

 

 

 

قسمتی از رمان:

دستمال روی زخمم رو برداشتم و یه گاز تمیز روی زخمم گذاشتم و دکمه های پیراهنم رو بستم، تفنگم رو زدم پشت کمرم و دستور دادم حرکت کنن، حشمتی وسایل کمک های اولیه رو داخل سینی گذاشت و از رو صندلی برداشت و داد دست سر خدمتکار، سوار شد و در رو بست، حشمتی: درد ندارین؟ -نه. سویت چی شد؟ حشمتی: همون جوری که میخواستید آماده است. با ایستادن
ماشین پیاده شدم و رو به روی کیارش قرار گرفتم، کیارش: سلام. _خب تصمیمت چیه؟ کیارش: تو باید الان مرده باشی. _ (پوزخند) من اون حرکتت رو یه نوازش میدونم خانواده ها آماده هستن؟ کیارش: آره. -نیاز نیست که بخوام برم تک تک ببینمشون، دو نفری که میگم بیار، با خشمی که به زور داشت کنترلش میکرد یه قدم اومد جلو و گفت: نام ببر‌. _کژال و آهو. با صدای تحلیل رفته لب زد: چی..؟
_دو نفری که گفتم رو وقت داری تا دو روز دیگه سر ساعت ۴ صبح بفرستی، ثانیه ای کم و زیاد بشه دیگه قطره ای آب به این روستا نمیدم. عقب گرد کردم و ادامه دادم: حرکت های نادرستی نکن، اگر هم حرکتی که نباید کردی (از گوشه چشم نگاهش کردم و ادامه دادم) حضوری بهت نشون میدم. قیافه اش خیلی دیدنی بود من با این حرکتم پام رو روی گلـوش گذاشتم و یه فشـار سطحی داده بودم تا حساب کار دستش بیاد…

صفحات: 446

ژانر: عاشقانه، اجتماعی

تلگرام مای ناول روبیکا مای ناول

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین