فروشگاه

دانلود رمان رویای با تو بودن اثر مریم دالایی

دانلود رمان رویای با تو بودن اثر مریم دالایی

دانلود رایگان رمان رویای با تو بودن اثر مریم دالایی

 

 

معرفی رمان:

شهره دختری که به عشق در نگاه اول اعتقاد داره و عشق پاک یکی از
پسران فامیل به اسم یاشار رو نمی بینه در این میون دختری به اسم فروزان
هم به یاشار علاقه داره و فروزان برادری به اسم فرزاد داره که عاشق شهره
هست این دو طی نقشه ای به پسری به اسم سروش پول میدن تا سر راه
شهره قرار بگیره و خودش رو عاشق اون نشون بده و شهره هم…

 

 

 

قسمتی از رمان:

– شهره!
– بله!
– واقعا دوستش نداری؟
– نه!
– آخه چرا؟
– دلیل خاصی نداره، اونم برام مثل بقیه پسرهای فامیل و آشناست.
– اما به نظر من یاشار از همه شون خوش قیافه تر و خوش تیپ تره!
– فکر نمیکنم اینایی که گفتی برای عشق و بعدم یه زندگی مشترک کافی باشه.
– خودت می دونی که تمام دخترهای فامیل برای به دست آوردن دل اون با هم رقابت می کنن.
شهره شانه بالا انداخت و گفت:
– دخترهای فامیل ممکنه خیلی کارهای دیگه هم بکنن که به نظر من نه قشنگه و نه منطقی.
– بیچاره یاشار! ببین دل به کی بسته؟!
– پرستو جان تو رو خدا انقدر یاشار یاشار نکن ، به اندازه ی کافی تو خونه اسمش رو می شنوم ، تو دیگه عذابم نده!
پرستو نیم نگاهی به او انداخت و گفت :
– باشه! هرطور که تو دوست داری اما …
نگاه تحکم آمیز شهره او را ساکت کرد. وارد کوچه که شدند پرستو با دیدن ماشین یاشار خندید و گفت :
– انگار مهمون دارید!
شهره ابرو در هم کشید و گفت:
– مار از پونه بدش میاد در خونه اش هم سبز می شه!
– ای کاش یه همچین پونه ای در خونه ما سبز می شد!
– کاری نداره ، اگه بخوای بهش میگم به جای آزار من بیاد سراغ تو که براش غش و ضعف میری.
پرستو با دلخوری گفت:
– خیلی دیوونه ای شهره!
جلوی خانه پرستو با هم خداحافظی کردند و شهره به سوی خانه اشان که کمی بالاتر بود رفت.
این روزها لحظات سخت و عذاب آوری را می گذراند. حضور هر روزه یاشار ، اصرارهای بی حد مادر برای جواب به خواستگاری او و از همه بدتر اخم و قهر پدر حسابی کلافه اش کرده بود. نمی دانست چگونه به آنها بفهماند به او هیچ گونه احساسی ندارد و دلش نمی خواهد او را به عنوان همسر آینده اش بپذیرد. اما اگر هم می گفت آیا کسی حرف هایش را می پذیرفت؟ ظاهر یاشار ، رفتارش ، ثروت و موقعیت اجتماعی اش همه و همه زبان زد خاص و عام بود و به قول پدر همه آرزوی یک همچین دامادی را داشتند!
این بار به جای اینکه از کلید استفاده کند زنگ را فشرد . صدای شهرام از آینه پخش شد :
– کیه؟

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان جای این قلب خالیست

دانلود رمان قلب مشکی

صفحات: 325

ژانر: عاشقانه،اجتماعی

تلگرام مای ناول روبیکا مای ناول

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین