فروشگاه

دانلود رمان تمنای گرگ از محیا

دانلود رمان تمنای گرگ از محیا

دانلود رمان تمنای گرگ از محیا

 

 

معرفی رمان:

صدای زوزه‌ی گرگ است؛ آن هم در نیمه‌شبی پاییزی و بارانی… می‌گویند گرگ‌ها احساس ندارند، می‌گویند گرگ را از هر طرف که بخوانی، همان گرگ است… مثل درد… می‌گویند توبه گرگ مرگ است… می‌گویند گرگ‌ها فقط دریدن را می‌دانند؛پس زوزه‌های پر تمنایشان کدام احساسِ پنهان را فریاد می‌زند!؟

 

 

 

 

قسمتی از رمان:

چه کسی می‌فهد راز مدفون در نوحه‌ی سوزناک شبانگاهیشان را!؟

گاهی می‌شود مردانه لباس گرگ به تن کرد و به دل جنگل زد…

جنگید و جنگید تا آخرین نفس… مرگ را پذیرفت اما گردن به قلاده نداد. شاید باید گرگ‌ها را شناخت

… همان‌ها که سنگ صبورشان، آسمان است.به نام او…

نمی‌فهمید دارند به کجا می‌روند. دردی که منشأ آن بازویش بود ،

به مغز سرش می‌رسید و تیر می‌کشید. دردش زیاد بود اما تحمل او هم کم نبود.

کم نکشیده بود از آن دردهایی که دلش را که هیچ، دنیایش را به درد می‌آورد.

چشم‌هایش را با تکه‌ای پارچه بسته بودند و جایی را نمی‌دید. مرد هیکلی که

او را به‌ زور سوار ماشین کرده بود ، کنار خودش حس می‌کرد. رمان پلیسی مردی که می‌توانست

رسما نامش را غول تشن بگذارد!

ترس در جانش لانه کرده بود و دم و بازدمش را مشکل می‌کرد. کجا می‌رفتند!؟

 

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان زخم یک خاطره

دانلود رمان آیو

صفحات: 395

ژانر: عاشقانه

تلگرام مای ناول روبیکا مای ناول

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین