دانلود رمان شوفر جذاب من pdf از الهه_ا

دانلود رمان شوفر جذاب من pdf از الهه_ا
خلاصه رمان:
_ بابا من نیازی به بادیگارد ندارم! خواستم از خونه بیرون بزنم که بابا با صدای بلندی گفت:
_ حق نداری تنها از این خونه بری بیرون… به عنوان راننده و بادیگارت توی این خونه اومده و
قرار نیست که تو مخالفت کنی. هر جا که میری و میای باید با دایان باشی، فهمیدی؟
دوست داشتم داد بزنم و بگم: ” خسته شدم دیگه از این زندگی که همش باید
یکی رو دنبالم راه بندازم” باید کاری میکردم تا اینم زود فرار میکرد و خودش از کارش استعفا میداد.
سکوت کردم و مثل همیشه حرفاش رو قبول کردم و گفتم: _ باشه بابا… من دیگه میرم!
قسمتی از رمان
خندیدم و صورتمو نزدیک صورتش بردم زبونمو روی لبام کشیدم و با خنده گفتم، بهت پیشنهاد دوستی ندادم که شوفر…
فقط خواستم الان با هم خوش باشیم و لذت ببریم از هم. پوزخند زد و نگام کرد…
عصبی پرسید یعنی واست فرق نمیکنه با کی در ارتباط داشته باشی؟
بلند خندیدم و به چشمام نگاه کردم و گفتم…
از این فکرهای عجیب و غریب نکن که به هر کسی که تو دست و پام بود پیشنهاد
رفاقت میدم و خیلی راحت باهاشون ارتباط میگیرم… نه شوفر جذاب من اینجوری نیست!
ابرو بالا انداخت و باز پرسید؛ پس چطوریه؟ منو همین امروز دیدی و
هنوز که هیچی نشده داری بهم پیشنهاد رفاقت میدی…
زیادی داشت سوال می پرسید. سوالایی که به اون ربطی نداشت.
هیس…کاری که گفتم رو انجام بدها تو مگه واسه من کار نمیکنی
پس هر چی که میگم، بالاش حرف نیار منتظرم…
چشماش رو تنگ تر از حالت عادیش کرد و کتش رو در آورد و
دستش روی دکمه های پیرهنش نشست. میدونی…
قیمت32000
صفحات: 1500
ژانر: عاشقانه،همخونه ای،استاد دانشجویی