فروشگاه

دانلود رمان در خنکای اردیبهشت نویسنده مینا نصیری

دانلود رمان در خنکای اردیبهشت نویسنده مینا نصیری

دانلود رایگان رمان در خنکای اردیبهشت از مینا نصیری

 

 

معرفی رمان:

داستان از زندگی شروع میشه که یه پسر و دختر به زور ازدواج میکنن و همیشه زمان حلال مشکلات نیست. قطعاً زخم ها با مرور زمان کهنه می‌شوند؛ اما اگر زخم ناسور شد، دیگر زمان هم به فریاد نمی‌رسد و هجوم خاطرات گذشته و مرور هزار باره آنها بی اراده‌ست و گاهی از کنترل افکارمان خارج. دستی به پلکش کشید و کمی در جایش نیم خیز شد. با کشیدن دستش گوشی را از روی میز برداشت. با دیدن اسم پدرش که این روزها وقت و بی‌وقت روی صفحه ی گوشی همراهش می‌افتاد، رد تماس داد و گوشی را روی میز پرت کرد.

 

 

 

 

 

قسمتی از رمان:

با صدای پرخنده‌ی کاترین که با هیجان صدایش می‌زد در جایش نشست و تکیه اش را به پشتی کاناپه داد.– سلام.
نگاه از دست قفل شده‌ی کاترین در دست عمویش گرفت رمان جدید و تا چشمهای خندان اردوان امتداد داد.
– ما رفت تو برف.‌ خیلی خوشحال بود من.
لبخند عمیق کاترین و دست اردوان که حالا دور شانه‌ی کاترین پیچیده شده بود، حکایت از حال و اوضاع بر وفق مرادشان داشت دیگر!
– کیوان جات خالی. اگر بدونی کاترین چه هیجانی داشت.
دانلود رمان در خنکای اردیبهشت کیوان دستی به موهای نامرتبش کشید و لبخند کم رنگی زد. حداقل
خوب بود که اردوان بعد از سال ها آن هم در غربت کسی را پیدا کرده بود
که در کنارش آرامش را تجربه کند، آن هم بعد از رمان عاشقانه تمام اتفاقات بدی که از سر گذرانده بود.
دانلود رمان در خنکای اردیبهشت از من گذشته عمو، نوبت شما جوون‌تر هاست.
– آما تو از ما یانگرتر هست!
کیوان لبخند محوی به بهت کاترین و فارسی نصفه و نیمه‌‌اش زد که تلاش می‌کرد
مفهوم جمله‌ی کیوان را درک کند. خم شد و با برداشتن گوشی از جایش بلند شد
آخرین پیراهن را در چمدان جا داد و زیپ‌های چمدان مشکی رنگ را از دو طرف کشید. دستش را روی چمدان عمود کرد و نگاهی دور تا دور اتاق چرخاند.
من نمی‌تونم کیوان! اصلاً ارتباط ما دو نفر از اول هم اشتباه بود.

 

مطالب پیشنهادی:

دانلود رمان اشک نقره ای

دانلود رمان شیشه عمر

ژانر: عاشقانه، اجتماعی

تلگرام مای ناول روبیکا مای ناول

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین