فروشگاه

دانلود رمان تورا در بازوان خویش خواهم دید از سامان شکیبا

دانلود رمان تورا در بازوان خویش خواهم دید از سامان شکیبا

دانلود رمان تورا در بازوان خویش خواهم دید از سامان شکیبا

 

 

معرفی رمان:

دختر قصه ما لوا در خانواده ای مذهبی و سنتی بزرگ شده است . او به صورت مخفیانه با

پسری به اسم اهورا رابطه داره اما هر چی میگذره بیشتر متوجه انتخاب اشتباهش می‌شود.

پس تصمیم میگیره این رابطه را تمام کند ، اما با واکنش عجیب اهورا مواجه می‌شود .

لوا با دردسر های بزرگی مواجه می‌شود که در این مسیر تنها کسی که حاضر به کمکش شد ،

پسر عمویش بود. پسری که در کل خانواده ، بدنام است و همه اورا از خانواده طرد کرده‌اند

اما آیا راستین همان آدمی است که خانواده فکر می‌کنند؟

 

 

 

 

قسمتی از رمان:

چندلحظه، در همان حال ماندند تا بالاخره راستین به کندی عقب کشید.

لب‌هایش را با زبان، تر کرد و گفت:

_ فکر نکنی خیلی بی‌جنبه‌م ها… ولی نمی‌دونم چرا امشب نمی‌تونم خودم‌و کنترل کنم.

لوا آب دهانش را پر صدا بلعید و لب گزید.
زبانش بند آمده بود. باز هم بوی خوش راستین به مشامش رسیده و تپش‌های پرصدای قلبش را حس کرده بود.

راستین به خودش می‌گفت بی‌جنبه؟ او که بدتر بود…
لوا از خانه خارج شد و منتظر ماند در را قفل کند.

پچ زد:

_ فکر کن الان یهو بابات جلوی رومون سبز شه!

بی‌صدا خندید. حتی تصورش هم وحشتناک بود.

_ من‌و تیکه‌تیکه می‌کنه حتماً…

به آرامی سمت پله‌ها رفتند.

_ می‌تونم فدارکاری کنم. خودم‌و بندازم جلوش. تا من‌و بکشه، تو می‌تونی فرار کنی!

_ خیلی شوخی کثیفیه، بیا بهش فکر نکنیم خدایی…

هنوز به اولین پله نرسیده و پایین نرفته بودند که صدای باز شدن درب آسانسور، باعث شد سرجایشان خشک شوند!

 

رمان پیشنهادی:

رمان چند درجه بالاتر از غرور 

دانلود رمان پیچک بی دیوار 

 

ژانر: عاشقانه، اجتمایی

تلگرام مای ناول روبیکا مای ناول

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین