دانلود رمان مه ربا pdf از مهری هاشمی

دانلود رمان مه ربا pdf از مهری هاشمی
خلاصه رمان:
هونام بخشایش یه آقازادهی یاغیه، کسی که از سیاست و قدرت فراریه اما تو رأسشه.
پدرش یکی از مردان قدرتمند کشوره و تنها پسرش باید کمک حالش باشه
اما هونام از پدرش و هر چیزی که بهش ربط پیدا میکنه گریزونه، چون اون رو مقصر
مرگ یکی از عزیزانش میدونه. از خونهی پدریش بیرون زده و یه شرکت
همراه پسر عموش و بهترین دوستش راه انداخته و اونجا داره توی خفا یه زندگی آروم رو میگذرونه
البته اگه پدرش و دخالتها و خرابکاریهاش واسه برگردوندن پسرش اجازه بده.
با پر رنگ شدن خرابکاریهای دختر شیطون داستان توی شرکت توجه هونام
بهش جلب میشه و اینجا آغاز کلکلهاییه که
مرد ساکت و آروممون رو به یه پسر خشن تبدیل میکنه.
قسمتی از رمان
مگه بچه بازيه هر وقت خواستي بياي هر وقت خواستي نياي؟
نداريم همچين قانوني خانوم نيكو، جمع كن بيا شركت، كارام عقبه، عقب
كه باشم به هم كه بپيچم ميشم اوني كه آرزو كني نميشناختيش.
پوزخند زدم، روزنامه رو با حرص روي زمين پرت كردم.
– الانم آرزوم همينه كاش نميشناختمتون.
– چرا، چيكارت كردم، اتفاقي كه افتاد تقصير من بود مگه؟ من خودمقرباني بودم.
شايد حق داشت اما اين تغييري تو تصميمم ايجاد نميكرد، من ديگه
نميخواستم برم اونجا.
– شما مقصر نيستي من فقط ديگه نميخوام اونجا باشم، نميخوام كار كنم زور كه نيست.
صداي نفس عميقش رو شنيدم و لحني كه خيلي آروم تر از چند دقيقه پيش شد.
نميدونم چرا اما حس خوبي نگرفتم اصلا بيشتر ترسيدم.
– اما من تو رو كنار خودم ميخوام” مكث كرد و با پوف بلندي ادامه داد”
كارت تو كشيدن طرح خوبه سخته كسي مثلت پيدا كردن.
لبهام رو به هم فشار دادم و مخالفت كردم:
– بازم ميتونين طراح خوب پيدا كنين من نيستم ديگه.
باز صداش رو بالا برد و صداي كوبيدن كف دستش به ميز رو شنيدم.
قیمت32000
صفحات: 1229
ژانر: عاشقانه