فروشگاه

دانلود رمان به تو عاشقانه باختم از آذر اول pdf

دانلود رمان به تو عاشقانه باختم از آذر اول pdf

دانلود رمان به تو عاشقانه باختم از آذر اول pdf

خلاصه رمان:

 

امیر حسین شریعت مرد مذهبی و جدی.. با مرام و اهل زورخونه! همه بهش می گن اقا سید! یه محل سر اسمش قسم می‌خورن! ب

ه خودش قول داده که دورِ عشق و عاشقی رو خط بکشه! قول داده فقط پشتِ زنی باشه که برای یه مدت همخونه شه!

زنی که  شوهر نداره و بارداره! شوهرش فوت کرده و بیوه‌ی حاملست!

تو محل چو میوفته که زنِ شوهر مرده چطور حامله شده!

آقاسید دل میده به دلِ مریم خانم…. صیغش می‌کنه و…..

قسمتی از رمان

یادتونه یه بار سر ساعد بود که نصف شب هوس لوبیا پلو کردم آقا جون شما رو بیدار کرد

که پاشو خانم پاشو که دخترم دلش لوبیا پلو می‌خواد مردمک چشمانش سمت من می‌دود. فکر کنم دو ساعت نکشید

آقا جون صدام کرد بیا بابا جان… بیا ببین مادرت چه لوبیا پلویی برات درست کرد. در

سکوت نگاهش می‌کنم. ذهنم انگار بال در آورده و به گذشته پرواز می‌کند…

تصویر مردی پیش چشمانم ظاهر می‌شود که نمی‌دانم دل وامانده ام بهانه اش را می‌گیرد یا قد روزهایی که حسرت

نبودش را خورده ام دلتنگش شده بغض وسط گلویم نشسته و تکان نمی‌خورد. صدایش در گوشم پژواک

می‌شود انگار. _مریم جان دختر بابا؟ چیکار می‌کنی یکی یه دونه؟ نگاهم به عکس مادرم بود.

با خودم می‌گویم کاش میشد با یک گل ریزان زورخانه ای از بند رها می‌شد و برای طفل دنیا نیامده اش پدری می‌کرد.

حاج ولی تا وسط کوچه بدرقه ام می‌کند. خداحافظی می‌کنم و دستش را مردانه می‌

فشارم استارت میزنم و ذهنم بی اختیار سمت مهمان مادر می‌دود.

خنده‌ دار است مهمان بودنش حالا که قرار است ماندگار شود. نمی‌دانم چرا امروز مریم را با گذشته‌اش مقایسه

میکنم هر چند دانسته های من بر اساس گفته های مادر است. زنگ گوشی من را از افکارم بیرون می کشد ..

 

 

قیمت34000

 

صفحات: 3108

ژانر: عاشقانه

تلگرام مای ناول روبیکا مای ناول

نظرهای کاربران

اولین نظر را در مورد این آهنگ شما ارسال کنین