دانلود رمان نجابت گناه از زهرا خزائی pdf

دانلود رمان نجابت گناه از زهرا خزائی pdf
خلاصه رمان:
درست وقتی مشغول انتخاب لباس عروسم بودم فهمیدم بهترین دوستم به دلیل یکسری مشکلات خانواده ی نامزدم
باید زن عشقم بشه…شب ها گریه و زاری امونم رو بریده بود
مراسم به هم خورد و….
قسمتی از رمان
-فرمان يعنی هيچ راهی نداريم؟ تنها راه حل ازدواج تو با دوستمه؟
با چشمانی انبوه از غم ، دستش را روی گونها م کشيد.
خط ريزش اشکم را بوسيد و پيشانيش را روی پيشانيم چسباند:
-توژال همه راه هارو امتحان کردم . شهريار سد همه راههای نجاتمون شده. خودتم ميدونی
من يه تار موی گنديده تورو به دنيا نميدم.
هق هق های آرومم را در دهان خفه کردم و فرمان را به عقب هل دادم:
-برو اونور ، ارايشم ميماله به لباس دوماديت.
از حرصب بسته شدن چشمانش
مشخص بود چقدر جمله ام جانش را عذاب داده ،اما من که قصدم عذاب دادن نبود…
من تنها آمده بودم تا خود را عذاب دهم…
آمده ام تا شاهد عقد عشقم و دوست صميميم شوم.
به ديوار تکيه دادم تا بر زمين آور نشوم…
بايد از امشی ياد میگرفتم تنهايی سرپا بودن را.
ديگر فرمانی نبود که مانع زمين خوردنم شود.
-نريز اين قطره های ارزشمندو برای منه بیشرف.
خدا منو لعنت کنه که نميتونم کار….
دستم را روی لبانش گذاشتم:
-هيس نگو. تو تقصيری نداری.
برو ديگه ، داره دير ميشه.
خيلی وقته کار ما از اين حرفا گذشته.
دامن لباس ماکسيم را داد پايين . بوسه ای به پيشانيم زد و گفت:
-خودتو تميز کن. بعد من بيا بيرون.
قیمت36000
صفحات: 675
ژانر: عاشقانه،خانوادگی